Wednesday, May 9, 2007

چرا شراب حرام شد?


اندر احوالات حرام شدن شراب بر جماعت مسلمین بادیه نشین مارمولک صحرایی خور همی روایت کنند که شبی محمد از کنار خیمه یاران خود گذر نمودی یاران در حال شرب سکر بودندی با دیدن پیامبر یک بفرما همی زدند پیامبر فرمود نوش ... فردا شب دوباره محمد از کنار همان خیمه می گذشت دوباره همان یاران خود را دید که در حال صفا کردن بودندی و از پیامبر دعوت نمودنی محمد فرمود سلامتی ... شب سوم هم بر همین منوال بود که در آنجا محمد عصبانی شدندی و شراب را بر قومش حرام اعلام کردندی ...
تا می رسیم به قرن سوم که در ایران با ممنوعیت مصرف مسکرات (ودکا, ویسکی و عرق سگی و الکل سفید) هفت شین نوروز (شهد، شکر، شیرینی، شراب، شببو، شالین، شبدر) جای خودش رو به هفت سین می ده و سرکه جای شراب رو می گیره توی این سفره.
و می رسیم به امشب در قرن بیست و یکم میلادی که هیچ شبی نیست که بیمارستانی بیمار ناشی از مسمومیت مصرف مشروبات الکلی نداشته باشه و معده و کبد سالم برای کسی به خاطر استفاده از الکل های غیر استاندارد و درصد بالا مونده باشه.
اون آقا که پیامبر بود به جای تعریف حد و مرز یک شبه صورت مسئله رو پاک کرد. دیگه چه انتظاری از سایرین باید داشت که به جای پیدا کردن یک راه حل درست و توجیح منطقی صورت مسئله مشکلات رو پاک نکنند ؟
پ.ن : مسلمان زاده جماعت همیشه عقده ای و خوره است از همون موقع اعراب تا همین پسره که من باید این موقع شب نئشه بی حالش رو تا در خونه بکسل کنم با این امید که به گشت و مشت و پشت و دشتی برخورد نکنیم تو راه. آخه ظرفیت هم خوب چیزیه.
Painter: Carel B. Jonson (از سری تابلوهای مارتینی)

No comments: