مصاحبه سردار رادان در برنامه شب شيشه اي رو حتما ديده ايد پس بد نيست اين مصاحبه رو از نگاه جديد ببينيد و ...
Thursday, May 1, 2008
دلفين مسيح، بزغاله رئيس جمهور
بخش اول - دلفين ها
زمان زيادي از روزهاي گرم حضور گروه ما در منطقه آزاد كيش گذشته است اما هنوز چرخش رندانه دستهاي مرد جوان در آسمان كوچك پارك دلفينها چنان قدرتمند بر صورت و سيرت ذهن و خيال مانده است كه چرخش دستهاي مرد جوان ديگري در آسمان نقطه ديگري از ايران كافي است تا رقص دلفينها دوباره در برابر چشمانم زنده شود. حكايت غريبي است رقص و آواز دلفينهاي جزيره. پس از تحمل ساعتها گرسنگي و بيغذايي، دست مرد جوان كه از سبد آذوقه بيرون ميآيد، دلفينها معصومانه اما هنرمندانه سر و بال ميجنبانند و سپس به لقمه كوچكي قانع ميشوند و تن به خيسي استخر زيباي پارك ميدهند. با اشارهاي ديگر از سوي صاحب لقمههاي از پيش مهيا شده، ناباورانه ميبينيم كه از گلوي اين بيزبانهاي زيبا، صداهايي هماهنگ اما ناهمگون به گوش ميرسد. مرد جوان مغرور از همراهي دلفينها آواز غريب دلفينها را رهبري ميكند، دلفينها بلندتر ميخوانند، جمعيت به آوازخواني اين موجودات دلفريب دل ميبازد و آسمان جزيره پر ميشود از شور و شعف كساني كه همپا و همراه شدن دلفينها با مرد جوان را به بزم نشستهاند. غافل از آنكه اين كنسرت با تمام زيباييهاي بينظيرش، سمفوني گرسنگي و گردنكجي و گدايي و گريه دلفينها بود براي لقمهاي كه به آن نيازمند بودند و اين احتياج بود كه آوازي چنين تلخ را رقم زد تا مرد جوان بر آن ببالد و فخرش را به جمعيتي بفروشد.اين روزها كه ساكنان قواي اجرايي و تقنيني ابايي از اعتراف به كمرشكن شدن گراني و تورم در معيشت مردم ندارند و رئيس دولت تورم را تعبير ميكند و وزير بازرگاني هم در پاسخ به اعتراضات نمايندگان در صحن علني مجلس، گراني را ميخواند شايد همدلانهتر بتوان حكايت غريب احتياج و آواز دلفينها را به حكايت غريبتر احتياج و نياز ملتي كه اينك به گرد رئيسجمهورشان در سفرهاي استاني حلقه ميزنند تعميم داد و از پيشداوريها و متهم شدن به جنگ روانيو سياهنماييها نهراسيد. دستهايي كه در آسمان استانها ميچرخد تا موج نامهها و شكوههاي ملتي را پارو كند تداعيگر چيست؟ جمعيتي كه مشفقانه و مشتاقانه به گرد دومين شخص كشور در سفرهاي استاني حلقه ميزنند تداعيگر كدامين نياز و احتياج هستند؟ مردمي كه پس از اخراج كامل اصلاحطلبان از گردونه تصميمگيري كشور به جاي شعار اصلاحات سياسي، سينه سپركردن مرداني را ديدند كه تحول معيشتي و توزيع عدالت در زندگي روزمره را وعده داده بودند، اينك خود را به رئيسجمهور ميرسانند تا متناسب با همان وعدهها، نامه مكتوب كنند و بعيد است كسي به منظور نگرانياش از موانع ايجاد شده براي دستيابي ايران به فناوري هستهاي يا مخدوش شدن چهره حقوق بشر دوستانه ايران در ماجراي دستگيري و احضار زنان و دانشجويان يا ناديدهانگاشتن مباني گفتوگوي تمدنها و ارزش نهادن به اصول جامعه مدني يا تقويت ادبيات ديپلماتيك در مراودات بينالمللي به احمدينژاد نامه بنويسد. آنان كه فريادشان از تورم و گرانيهايي كه تا ديروز در دولت و مجلس انكار ميشد و به تازگي اصرار ميشود تا قصورشان را به گردن ديگري بيندازند، قطعا صفنشين و صدرنشين نامهنويسان به رئيس دولت هستند. جمعيت ديگر كساني هستند كه پشت درهاي بسته نظام نامنظم اداري جاماندهاند و از آن جايي كه خلق و خوي آقاي رئيس در پيش بردن و مسكنهاي آني گذاشتن بر دردهاي عميق را ميدانند، شكوهنامه به محضر رئيس آوردهاند. نميتوان كساني كه به دنبال بخشش بهرههاي بانكي يا دريافت وامها و كمكخرج عروسي و تحصيل و اشتغال هستند را در صف نامهنگاران نديد. صداي فرياد توليدكنندگان و سرمايهگذاران ورشكسته، كارگران بيكار مانده، حقوقبگيران و بازنشستگان بيحقوق مانده هم از ميان جمعيت بلند است. از گلوي اقشار مختلف جامعه صداهايي هماهنگ اما ناهمگون بيرون ميآيد و چشمهايي خيره به آقاي رئيس است تا لقمهاي فراخور گرسنگيشان از آستين بيرون آيد تا هم او كه پاسخ گرفته خرسند باشد و هم او كه پاسخ داده به لذت اين خرسندي ببالد و هم تماشاگران به وجد آيند و براي وجهه مردمي آقاي رئيس دستي به نشانه شعف بالا ببرند و هورا بكشند. در اين رهگذر نيز چه بسا فضايي حاصل ميشود كه در بزنگاههاي انتخاباتي وعدههاي چربتري مانند پرداخت مستقيم يارانهها به مردم، جمعيتي را بيشتر از به انجام و فرجام رساندن امور زيربنايي كشور به وجد ميآورد.و اما اينك در شرايطي كه ناشران، نويسندگان، صاحبان انديشه متفاوت با جريان حاكم، دانشجويان، استادان محذوف از دانشگاه، زنان مطرود جنبشهاي اجتماعي، راندهشدگان از عرصه سياسي و حزبي، منتقدان خودي و غيرخودي اعم از اصلاحطلبان ردصلاحيتشده، وزراي بركنارشده، مديران مستعفي، همراهان حذفشده دولت و در نهايت جمعيت مايوس و خاموشي كه صدايي از آنان در آخرين انتخابات كشور به گوش نرسيده است، هيچ سهمي در نامهنگاري به رئيسجمهور ندارند، به راحتي ميتوان كنكاش كرد كه جمعيت حلقهزده به گرد رئيسجمهور چه كساني هستند، چه آواز تلخي را براي رئيس دولت ميخوانند و چه ميخواهند و سپس بايد متناسب با خواستههاي آنان ثبات و پايداري در مديريت را پيشه كرد تا مبادا به تعبير مقام رهبري در غير اين صورت است كه خالق سفرهاي استاني و خالق نامهنگاريهاي مردمي در دولت جاري تبديل ميشود به خالق كنسرتهاي غمانگيزي كه در آن، جمعيتي گرسنگيشان را آواز بخوانند و جمعيتي ديگر سرمست و دلخوش به اين همراهيهاي از سر نياز ببالند و نامش را بگذارند استقبال پرشور مردمي، غافل از آنكه اين سمفوني گرسنگي و گردنكجي و گريه است كه به رقص و آوازي تلخ شباهت دارد و چه بسا در تنهايي اشكهاي خود آقاي رئيس را هم جاري ميكند چرا كه راز دلفينهاي گرسنه را تنها كسي ميداند كه خود مسبب بهوجود آمدن
نياز و احتياج آنها است
بخش دوم - بزغاله ها
زمان زيادي از روزهاي گرم حضور گروه ما در منطقه آزاد كيش گذشته است اما هنوز چرخش رندانه دستهاي مرد جوان در آسمان كوچك پارك دلفينها چنان قدرتمند بر صورت و سيرت ذهن و خيال مانده است كه چرخش دستهاي مرد جوان ديگري در آسمان نقطه ديگري از ايران كافي است تا رقص دلفينها دوباره در برابر چشمانم زنده شود. حكايت غريبي است رقص و آواز دلفينهاي جزيره. پس از تحمل ساعتها گرسنگي و بيغذايي، دست مرد جوان كه از سبد آذوقه بيرون ميآيد، دلفينها معصومانه اما هنرمندانه سر و بال ميجنبانند و سپس به لقمه كوچكي قانع ميشوند و تن به خيسي استخر زيباي پارك ميدهند. با اشارهاي ديگر از سوي صاحب لقمههاي از پيش مهيا شده، ناباورانه ميبينيم كه از گلوي اين بيزبانهاي زيبا، صداهايي هماهنگ اما ناهمگون به گوش ميرسد. مرد جوان مغرور از همراهي دلفينها آواز غريب دلفينها را رهبري ميكند، دلفينها بلندتر ميخوانند، جمعيت به آوازخواني اين موجودات دلفريب دل ميبازد و آسمان جزيره پر ميشود از شور و شعف كساني كه همپا و همراه شدن دلفينها با مرد جوان را به بزم نشستهاند. غافل از آنكه اين كنسرت با تمام زيباييهاي بينظيرش، سمفوني گرسنگي و گردنكجي و گدايي و گريه دلفينها بود براي لقمهاي كه به آن نيازمند بودند و اين احتياج بود كه آوازي چنين تلخ را رقم زد تا مرد جوان بر آن ببالد و فخرش را به جمعيتي بفروشد.اين روزها كه ساكنان قواي اجرايي و تقنيني ابايي از اعتراف به كمرشكن شدن گراني و تورم در معيشت مردم ندارند و رئيس دولت تورم را تعبير ميكند و وزير بازرگاني هم در پاسخ به اعتراضات نمايندگان در صحن علني مجلس، گراني را ميخواند شايد همدلانهتر بتوان حكايت غريب احتياج و آواز دلفينها را به حكايت غريبتر احتياج و نياز ملتي كه اينك به گرد رئيسجمهورشان در سفرهاي استاني حلقه ميزنند تعميم داد و از پيشداوريها و متهم شدن به جنگ روانيو سياهنماييها نهراسيد. دستهايي كه در آسمان استانها ميچرخد تا موج نامهها و شكوههاي ملتي را پارو كند تداعيگر چيست؟ جمعيتي كه مشفقانه و مشتاقانه به گرد دومين شخص كشور در سفرهاي استاني حلقه ميزنند تداعيگر كدامين نياز و احتياج هستند؟ مردمي كه پس از اخراج كامل اصلاحطلبان از گردونه تصميمگيري كشور به جاي شعار اصلاحات سياسي، سينه سپركردن مرداني را ديدند كه تحول معيشتي و توزيع عدالت در زندگي روزمره را وعده داده بودند، اينك خود را به رئيسجمهور ميرسانند تا متناسب با همان وعدهها، نامه مكتوب كنند و بعيد است كسي به منظور نگرانياش از موانع ايجاد شده براي دستيابي ايران به فناوري هستهاي يا مخدوش شدن چهره حقوق بشر دوستانه ايران در ماجراي دستگيري و احضار زنان و دانشجويان يا ناديدهانگاشتن مباني گفتوگوي تمدنها و ارزش نهادن به اصول جامعه مدني يا تقويت ادبيات ديپلماتيك در مراودات بينالمللي به احمدينژاد نامه بنويسد. آنان كه فريادشان از تورم و گرانيهايي كه تا ديروز در دولت و مجلس انكار ميشد و به تازگي اصرار ميشود تا قصورشان را به گردن ديگري بيندازند، قطعا صفنشين و صدرنشين نامهنويسان به رئيس دولت هستند. جمعيت ديگر كساني هستند كه پشت درهاي بسته نظام نامنظم اداري جاماندهاند و از آن جايي كه خلق و خوي آقاي رئيس در پيش بردن و مسكنهاي آني گذاشتن بر دردهاي عميق را ميدانند، شكوهنامه به محضر رئيس آوردهاند. نميتوان كساني كه به دنبال بخشش بهرههاي بانكي يا دريافت وامها و كمكخرج عروسي و تحصيل و اشتغال هستند را در صف نامهنگاران نديد. صداي فرياد توليدكنندگان و سرمايهگذاران ورشكسته، كارگران بيكار مانده، حقوقبگيران و بازنشستگان بيحقوق مانده هم از ميان جمعيت بلند است. از گلوي اقشار مختلف جامعه صداهايي هماهنگ اما ناهمگون بيرون ميآيد و چشمهايي خيره به آقاي رئيس است تا لقمهاي فراخور گرسنگيشان از آستين بيرون آيد تا هم او كه پاسخ گرفته خرسند باشد و هم او كه پاسخ داده به لذت اين خرسندي ببالد و هم تماشاگران به وجد آيند و براي وجهه مردمي آقاي رئيس دستي به نشانه شعف بالا ببرند و هورا بكشند. در اين رهگذر نيز چه بسا فضايي حاصل ميشود كه در بزنگاههاي انتخاباتي وعدههاي چربتري مانند پرداخت مستقيم يارانهها به مردم، جمعيتي را بيشتر از به انجام و فرجام رساندن امور زيربنايي كشور به وجد ميآورد.و اما اينك در شرايطي كه ناشران، نويسندگان، صاحبان انديشه متفاوت با جريان حاكم، دانشجويان، استادان محذوف از دانشگاه، زنان مطرود جنبشهاي اجتماعي، راندهشدگان از عرصه سياسي و حزبي، منتقدان خودي و غيرخودي اعم از اصلاحطلبان ردصلاحيتشده، وزراي بركنارشده، مديران مستعفي، همراهان حذفشده دولت و در نهايت جمعيت مايوس و خاموشي كه صدايي از آنان در آخرين انتخابات كشور به گوش نرسيده است، هيچ سهمي در نامهنگاري به رئيسجمهور ندارند، به راحتي ميتوان كنكاش كرد كه جمعيت حلقهزده به گرد رئيسجمهور چه كساني هستند، چه آواز تلخي را براي رئيس دولت ميخوانند و چه ميخواهند و سپس بايد متناسب با خواستههاي آنان ثبات و پايداري در مديريت را پيشه كرد تا مبادا به تعبير مقام رهبري در غير اين صورت است كه خالق سفرهاي استاني و خالق نامهنگاريهاي مردمي در دولت جاري تبديل ميشود به خالق كنسرتهاي غمانگيزي كه در آن، جمعيتي گرسنگيشان را آواز بخوانند و جمعيتي ديگر سرمست و دلخوش به اين همراهيهاي از سر نياز ببالند و نامش را بگذارند استقبال پرشور مردمي، غافل از آنكه اين سمفوني گرسنگي و گردنكجي و گريه است كه به رقص و آوازي تلخ شباهت دارد و چه بسا در تنهايي اشكهاي خود آقاي رئيس را هم جاري ميكند چرا كه راز دلفينهاي گرسنه را تنها كسي ميداند كه خود مسبب بهوجود آمدن
نياز و احتياج آنها است
بخش دوم - بزغاله ها
فرمايشات مرد دوم ايران اسلام آقاي محمود احمدي نژاد و كمي حاشيه در مورد مخالفان نظرات خود
براي ثبت در تاريخ
This picture was taken by photographer of Fars News Agency yesterday. It is appeared a woman who wearing Chador (black Hejab) took into a custody a lady who wearing red coat.These days the Iranian Government, especially by the comingof ultra conservatives like president Ahmadi Nejad and hisfollowers have established interest in enforcing people toobserve a Dress Code they call Islamic.
Thursday, April 24, 2008
چه چيز ما را تهديد مي كند ؟
از احمدي جان تا اطرافيان، هواداران، منتقدان و كارشناسان در حوزههاي گوناگون، هر يك بنا بر نگاه تخصصي و ديدگاههايشان پاسخ خاص خود را به اين پرسش ميدهند، اما طبيعتا همه اين پاسخها نميتواند درست باشد؛ بنابراين، براي رسيدن به پاسخ درست، يك بار ديگر اين پرسش را مطرح ميكنيم: بزرگترين خطري كه كشور را تهديد ميكند، چيست؟ و يا چه عاملي بيشترين آسيب را متوجه رئيسجمهور ميكند؟
دكتر احمدينژاد در سخنراني خود در قم به اين پرسش پاسخ داد و مافياهاي اقتصادي را بزرگترين دشمن دولت نهم دانست كه در عرصههاي گوناگون، مانع پياده شدن برنامههاي اين دولت شدهاند.
بدون وارد شدن به بررسي درست يا نادرست بودن اين قضاوت و پرداختن به پرسشهايي چون: «آيا مافياهاي اقتصادي وجود خارجي دارند» يا «توهم آگاهانه در راستاي متوجه ساختن مسئوليت مشكلات يا توهم ناآگاهانه هستند» و اينكه «آيا مافياها در صورت وجود، لزوما در خارج از دولت و منتسب به مخالفان دولت هستند يا بخشهايي از آنها ريشه در دولت دارند» و پرسشهايي از اين دست، فرض ميكنيم كه مافياهاي اقتصادي وجود خارجي دارند و وابسته به مخالفان دولت هستند. اما حتي در اين صورت، آيا اين مافياها، بزرگترين خطري هستند كه دولت نهم و احمدينژاد را تهديد ميكند؟
با توجه به ابعاد اقتصاد ايران، نقش و قدرت دولت در اين اقتصاد، سيستم اطلاعرساني در جامعه و تركيب قواي سهگانه و ديگر نهادها به راحتي نميتوان به اين پرسش پاسخ مثبت داد، چراكه با وجود دولتي بودن 80 درصد اقتصاد كشور، راديو و تلويزيون وابسته به حاكميت، نهادهاي منسوب به رهبري و حمايت صريح ايشان از دولت نهم و همچنين تركيب دولت، مجلس، قوه قضائيه، نيروهاي مسلح، شوراي نگهبان و ... ميتوان مطمئن بود كه حتي در صورت وجود يك مافياي اقتصادي، به اندازه كافي اهرمهاي قدرتمند در اختيار دولت قرار دارد كه به راحتي تهديدات اين مافيا را خنثي كند.پس اگر مافياهاي اقتصادي، بزرگترين تهديد دولت نهم نيستند، چه خطري احمدينژاد را آسيبپذير ميكند؟
براي پاسخ به اين پرسشها، تنها به برخي اقدامات رئيسجمهور در ده روز گذشته اشاره ميكنيم:1. بركناري مصطفي پورمحمدي و داود دانش جعفري، وزراي كشور و اقتصاد دولت نهم كه از نظر تحصيلات، تجربه، تخصص، اعتبار و مقبوليت، قطعا برجستهترين وزراي كابينه به شمار ميرفتند و از نظر عملكرد سه سال گذشته نيز در ميان ديگر وزراي كابينه از كارنامهاي به مراتب ارزندهتر برخوردار بودند و همچنين اين دو چهره ديدگاههاي بسيار نزديك به رهبر انقلاب داشتند و از معتمدان آيتالله خامنهاي در مسائل سياسي، امنيتي و اقتصادي به شمار ميرفتند، با اعلام چهرههاي جانشين اين دو عضو كابينه، يعني محمدرضا رحيمي و حسين صمصامي، روشن است كه اختلاف فاحشي بين توانمنديهاي آنان به چشم ميخورد.
2. رئيسجمهور پس از اعلام طرح بزرگ اقتصادي دولت در سخنراني نوروزي و نوآوري خواندن آن، قرار بود، يكشنبه گذشته آن را اعلام كند، اما پس از آنكه تلويحا اظهار شد اين طرح بزرگ حذف يارانههاي كالاها و پرداخت مستقيم آن است، ناگهان سخنراني رئيسجمهور لغو شد و دكتر احمدينژاد، علت لغو سخنراني را انجام كار كارشناسي روي آن اعلام كرد و مشخص شد طرحي كه به عنوان نوآوري بزرگ اقتصادي مطرح شده است، هنوز قادر به پاسخگويي به پرسشهاي اوليه نيست.
3. دكتر احمدينژاد در قم با اعلام خبر پرداخت 1500 ميليارد تومان اعتبار توسط يكي از بانكها به شبكه مافياي مسكن، بخش عمده گراني مسكن را متوجه اين باند دانست. يك روز پس از سخنراني رئيسجمهور و با فراخوان از مديران بانكي كشور، مشخص شد كه اين خبر، صرفا سوءتفاهم ناشي از گزارش اشتباه اعداد توسط يكي از مشاوران رئيسجمهور بوده و اعتبارات صدها ميليارد توماني سيستم بانكي، صرفا مختص شركتهاي بزرگ دولتي است و حتي يك درصد اين مبلغ نيز به شبكه يا باندي پرداخت نشده است كه موجب گراني مسكن شود.
4. رئيسجمهور در ادامه سخنراني خود در قم، يكي از مسئولان را به باجگيري پنج ميليارد دلاري از يكي از واردكنندگان سيگار متهم كرد، اما وزير وقت اقتصاد در اينباره گفت: «همه ميدانند كه در حال حاضر واردات سيگار در كشور كاملا آزاد است و هيچ امتياز انحصاري به كسي داده نشده است. 21 شركت بزرگ و كوچك، بازار واردات رسمي سيگار ايران را در اختيار دارند و در سال 1386 حدود 300 ميليون يورو واردات داشتهاند. چطور ممكن است فردي براي گرفتن مجوز واردات سيگار كه هيچ مانعي هم براي آن وجود ندارد، حاضر باشد پنج ميليارد حق حساب بدهد؟! اين بحث منطقي به نظر نميرسد!» اين امر ناشي از شيطنت يكي از نمايندگان مجلس بوده كه اطلاعات نادرستي در اختيار رئيسجمهور گذاشته است.
5. دكتر احمدينژاد، تنها دو روز پس از انتشار سياستهاي پولي و بانكي كشور توسط بانك مركزي كه با استقبال كارشناسان روبهرو شده و پيشبيني ميشد مشكلات اقتصادي كشور را كاهش دهد، به دليل پافشاري يكي از وزرا، اين سياستها را معلق كرد و براي بررسي و اصلاح، به كميسيون اقتصادي دولت فرستاد.
6. رئيسجمهور، همچنين پس از چاپ متن دو مصوبه مجلس در روزنامه رسمي كه با وجود گذشت هفت ماه از تصويب آن و ضرورتا انتشار در روزنامه رسمي، در اين روزنامه منتشر نشده بود و پس از استعلام رئيس مجلس از روزنامه رسمي براي چاپ در اختيار اين مطبوعه قرار گرفت، در نامه شديداللحني به رئيس مجلس، وي را به نقض و زير پاي گذاردن قانون اساسي، دخالت در وظايف رياستجمهوري، افترا به خود و ... متهم كرد.
7. دكتر احمدينژاد در بخشي از سخنراني اخير خود، پس از گذشت بيش از هفت سال از انتشار علني اسامي كشتهشدگان 11 سپتامبر، اظهار كرد كه نام اين افراد نامعلوم بوده و تاكنون منتشر نشده و به صورت تلويحي در واقعيتي بودن حادثه 11 سپتامبر تشكيك كرد كه اين اقدام موجب سوءاستفاده گسترده رسانههاي خارجي به ويژه آمريكا عليه ايران شد و اين رسانهها با متصل كردن اين تشكيك به انكار هولوكاست، سياهنمايي گستردهاي عليه ايران با سوءاستفاده از حساسيت افكار عمومي آمريكا نسبت به حادثه 11 سپتامبر در راستاي بزرگنمايي خطر جمهوري اسلامي پرداختند.
قطعا افراد ديگر، ميتوانند اين فهرست را كه تنها مربوط به ده روز گذشته است، با موارد ريز و درشت ديگري تكميل كنند، اما پرسش اينجاست: علت اين اقدامات كه شايد در شرايط طبيعي و فضاي متعادل و آرام، شخص دكتر احمدينژاد نيز با هيچيك و يا دستكم بيشتر آنها موافق نبود، چيست؟
يكي از عوامل، فشارهایی است كه در هفتههاي اخير به علت تشديد مشكلات اقتصادي، بحرانهاي موجود در سياست خارجي و چشمانداز آينده، موجبات نگراني رئيسجمهور را فراهم آورده و در كنار آن، ميتوان به ضعف مشاوران و تراكم كاري ایشان نيز اشاره داشت، اما هيچيك از اين عوامل نميتواند جبرانكننده آسيبها و فشارهايي باشد كه بر اثر اقدامات مذكور به كشور و اعتبار رئيسجمهور وارد ميشود.
دكتر احمدينژاد در سخنراني خود در قم به اين پرسش پاسخ داد و مافياهاي اقتصادي را بزرگترين دشمن دولت نهم دانست كه در عرصههاي گوناگون، مانع پياده شدن برنامههاي اين دولت شدهاند.
بدون وارد شدن به بررسي درست يا نادرست بودن اين قضاوت و پرداختن به پرسشهايي چون: «آيا مافياهاي اقتصادي وجود خارجي دارند» يا «توهم آگاهانه در راستاي متوجه ساختن مسئوليت مشكلات يا توهم ناآگاهانه هستند» و اينكه «آيا مافياها در صورت وجود، لزوما در خارج از دولت و منتسب به مخالفان دولت هستند يا بخشهايي از آنها ريشه در دولت دارند» و پرسشهايي از اين دست، فرض ميكنيم كه مافياهاي اقتصادي وجود خارجي دارند و وابسته به مخالفان دولت هستند. اما حتي در اين صورت، آيا اين مافياها، بزرگترين خطري هستند كه دولت نهم و احمدينژاد را تهديد ميكند؟
با توجه به ابعاد اقتصاد ايران، نقش و قدرت دولت در اين اقتصاد، سيستم اطلاعرساني در جامعه و تركيب قواي سهگانه و ديگر نهادها به راحتي نميتوان به اين پرسش پاسخ مثبت داد، چراكه با وجود دولتي بودن 80 درصد اقتصاد كشور، راديو و تلويزيون وابسته به حاكميت، نهادهاي منسوب به رهبري و حمايت صريح ايشان از دولت نهم و همچنين تركيب دولت، مجلس، قوه قضائيه، نيروهاي مسلح، شوراي نگهبان و ... ميتوان مطمئن بود كه حتي در صورت وجود يك مافياي اقتصادي، به اندازه كافي اهرمهاي قدرتمند در اختيار دولت قرار دارد كه به راحتي تهديدات اين مافيا را خنثي كند.پس اگر مافياهاي اقتصادي، بزرگترين تهديد دولت نهم نيستند، چه خطري احمدينژاد را آسيبپذير ميكند؟
براي پاسخ به اين پرسشها، تنها به برخي اقدامات رئيسجمهور در ده روز گذشته اشاره ميكنيم:1. بركناري مصطفي پورمحمدي و داود دانش جعفري، وزراي كشور و اقتصاد دولت نهم كه از نظر تحصيلات، تجربه، تخصص، اعتبار و مقبوليت، قطعا برجستهترين وزراي كابينه به شمار ميرفتند و از نظر عملكرد سه سال گذشته نيز در ميان ديگر وزراي كابينه از كارنامهاي به مراتب ارزندهتر برخوردار بودند و همچنين اين دو چهره ديدگاههاي بسيار نزديك به رهبر انقلاب داشتند و از معتمدان آيتالله خامنهاي در مسائل سياسي، امنيتي و اقتصادي به شمار ميرفتند، با اعلام چهرههاي جانشين اين دو عضو كابينه، يعني محمدرضا رحيمي و حسين صمصامي، روشن است كه اختلاف فاحشي بين توانمنديهاي آنان به چشم ميخورد.
2. رئيسجمهور پس از اعلام طرح بزرگ اقتصادي دولت در سخنراني نوروزي و نوآوري خواندن آن، قرار بود، يكشنبه گذشته آن را اعلام كند، اما پس از آنكه تلويحا اظهار شد اين طرح بزرگ حذف يارانههاي كالاها و پرداخت مستقيم آن است، ناگهان سخنراني رئيسجمهور لغو شد و دكتر احمدينژاد، علت لغو سخنراني را انجام كار كارشناسي روي آن اعلام كرد و مشخص شد طرحي كه به عنوان نوآوري بزرگ اقتصادي مطرح شده است، هنوز قادر به پاسخگويي به پرسشهاي اوليه نيست.
3. دكتر احمدينژاد در قم با اعلام خبر پرداخت 1500 ميليارد تومان اعتبار توسط يكي از بانكها به شبكه مافياي مسكن، بخش عمده گراني مسكن را متوجه اين باند دانست. يك روز پس از سخنراني رئيسجمهور و با فراخوان از مديران بانكي كشور، مشخص شد كه اين خبر، صرفا سوءتفاهم ناشي از گزارش اشتباه اعداد توسط يكي از مشاوران رئيسجمهور بوده و اعتبارات صدها ميليارد توماني سيستم بانكي، صرفا مختص شركتهاي بزرگ دولتي است و حتي يك درصد اين مبلغ نيز به شبكه يا باندي پرداخت نشده است كه موجب گراني مسكن شود.
4. رئيسجمهور در ادامه سخنراني خود در قم، يكي از مسئولان را به باجگيري پنج ميليارد دلاري از يكي از واردكنندگان سيگار متهم كرد، اما وزير وقت اقتصاد در اينباره گفت: «همه ميدانند كه در حال حاضر واردات سيگار در كشور كاملا آزاد است و هيچ امتياز انحصاري به كسي داده نشده است. 21 شركت بزرگ و كوچك، بازار واردات رسمي سيگار ايران را در اختيار دارند و در سال 1386 حدود 300 ميليون يورو واردات داشتهاند. چطور ممكن است فردي براي گرفتن مجوز واردات سيگار كه هيچ مانعي هم براي آن وجود ندارد، حاضر باشد پنج ميليارد حق حساب بدهد؟! اين بحث منطقي به نظر نميرسد!» اين امر ناشي از شيطنت يكي از نمايندگان مجلس بوده كه اطلاعات نادرستي در اختيار رئيسجمهور گذاشته است.
5. دكتر احمدينژاد، تنها دو روز پس از انتشار سياستهاي پولي و بانكي كشور توسط بانك مركزي كه با استقبال كارشناسان روبهرو شده و پيشبيني ميشد مشكلات اقتصادي كشور را كاهش دهد، به دليل پافشاري يكي از وزرا، اين سياستها را معلق كرد و براي بررسي و اصلاح، به كميسيون اقتصادي دولت فرستاد.
6. رئيسجمهور، همچنين پس از چاپ متن دو مصوبه مجلس در روزنامه رسمي كه با وجود گذشت هفت ماه از تصويب آن و ضرورتا انتشار در روزنامه رسمي، در اين روزنامه منتشر نشده بود و پس از استعلام رئيس مجلس از روزنامه رسمي براي چاپ در اختيار اين مطبوعه قرار گرفت، در نامه شديداللحني به رئيس مجلس، وي را به نقض و زير پاي گذاردن قانون اساسي، دخالت در وظايف رياستجمهوري، افترا به خود و ... متهم كرد.
7. دكتر احمدينژاد در بخشي از سخنراني اخير خود، پس از گذشت بيش از هفت سال از انتشار علني اسامي كشتهشدگان 11 سپتامبر، اظهار كرد كه نام اين افراد نامعلوم بوده و تاكنون منتشر نشده و به صورت تلويحي در واقعيتي بودن حادثه 11 سپتامبر تشكيك كرد كه اين اقدام موجب سوءاستفاده گسترده رسانههاي خارجي به ويژه آمريكا عليه ايران شد و اين رسانهها با متصل كردن اين تشكيك به انكار هولوكاست، سياهنمايي گستردهاي عليه ايران با سوءاستفاده از حساسيت افكار عمومي آمريكا نسبت به حادثه 11 سپتامبر در راستاي بزرگنمايي خطر جمهوري اسلامي پرداختند.
قطعا افراد ديگر، ميتوانند اين فهرست را كه تنها مربوط به ده روز گذشته است، با موارد ريز و درشت ديگري تكميل كنند، اما پرسش اينجاست: علت اين اقدامات كه شايد در شرايط طبيعي و فضاي متعادل و آرام، شخص دكتر احمدينژاد نيز با هيچيك و يا دستكم بيشتر آنها موافق نبود، چيست؟
يكي از عوامل، فشارهایی است كه در هفتههاي اخير به علت تشديد مشكلات اقتصادي، بحرانهاي موجود در سياست خارجي و چشمانداز آينده، موجبات نگراني رئيسجمهور را فراهم آورده و در كنار آن، ميتوان به ضعف مشاوران و تراكم كاري ایشان نيز اشاره داشت، اما هيچيك از اين عوامل نميتواند جبرانكننده آسيبها و فشارهايي باشد كه بر اثر اقدامات مذكور به كشور و اعتبار رئيسجمهور وارد ميشود.
پ.ن
Tuesday, April 22, 2008
Saturday, April 19, 2008
Saturday, February 9, 2008
وقتي زنها پليس ميشوند
باور مي كنيد يا نه اين تصوير كاملا واقعي هست. خب به پنجره اتاقتون نگاه كنيد تصور بكنيد يك همچين چيزي از بيرون پنجره شما آويزون مي شه و يك دفعه چشماتون به چشمان پر شده از حجم ابروي اصلاح نشده يكي از اين بانوان گره مي خوره ادامه اين داستان رو بنويسيد.
دوستاني كه مشمول طرح "امنيت اجتماعي"شده باشند بهتر از هركسي مي تونن منظورم رو درك كند !!
نقش زنان در تاريخ ايران
خيلي دوست داشتم متون اين فيلم رو ترجمه كنم و اينجا بنويسم ولي خب تعدادش زياد بود و فرصت اندك فقط نگاه كنيد و هر چند لحظه يكي از نوشته هاي كنار اسامي رو بخونيد واقعا متاسفم كه چرا اين بخش از افتخارات كشورم سانسور شده البته اين فيلم در نهايت به تهمينه ميلاني و سميرا مخملباف و ... ختم ميشه.
پ.ن : استثناي كاربرد سه نقطه در آخر اين فيلم براتون جالب خواهد بود باور نمي كنيد نگاه كنيد تا فريم آخرش
دهه زجر
خب بهمن امسال علاوه بر اينكه يادآور كشف نوين امكان انفجار نور بود و خودش تحول بزرگي در علم فيزيك بود ازين به بعد ياد آور شمشير از رو بستن اصولگرايان هم خواهد بود و يك پاراگراف جديد به تقويم تاريخ ايران از امسال اضافه شد. رد صلاحيت هاي فله اي از حاجي وزير آموزش و پرورش دولت خاتمي گرفته تا اون نماينده رد صلاحيت شده تبريز كه در زمان انتخابات خبرگان رهبري صلاحيتش تاييد شده بود و الان فاقد صلاحيت شناخته شده، حتي جالب بود رد صلاحيت نوه خميني در ده فجر كه كاشف روش انفجار نور بود. خب از يك لحاظ ميشه خوشبينانه نگاه كرد به موضوع كه همه در برابر رد صلاحيت يكسانند حتي اگه نوه كاشف انفجار نور باشه و اين آدم رو اميدوار مي كنه !!!
اين روزها تلويزيون فيلماي زيادي رو از تظاهرات اون زمان نشون ميده با خودم فكر مي كنم اين آدمها اگه مي دونستن در نهايت سر ؟نوشت كشورشون رو نهايتا 6 نفر در شوراي نگهبان رقم خواهند زد بازهم اين حماقت رو مي كردن!
اين روزها تلويزيون فيلماي زيادي رو از تظاهرات اون زمان نشون ميده با خودم فكر مي كنم اين آدمها اگه مي دونستن در نهايت سر ؟نوشت كشورشون رو نهايتا 6 نفر در شوراي نگهبان رقم خواهند زد بازهم اين حماقت رو مي كردن!
و بازهم اينجا يادداشت مي كنم براي خودم درخواست رئيس جمهور براي بررسي صلاحيت انتخابات آمريكا توسط يك نماينده از ايران رو تا بعد ها مرور كنم و باز بخندم
به بهانه شادي و سرور اين ايام موزيك ويدئويي از گروه كيوسك كه اين روزها خيلي باهاشون حال مي كنم
Subscribe to:
Posts (Atom)